“تثویب” یا جملۀ “الصلاه خیر من النوم” در اذان اهلتسنن بدون شک از ابتدا نبوده و این بدعت بعدها و در زمان خلفا به اذان اضافه شده است. بدین ترتیب شبهۀ آنها به شیعه نسبت به “شهادت ثالثه” یا “أشهد أنَّ علیاً ولی الله” وارد نیست. چراکه اذان اهلتسنن بههیچوجه ریشۀ آسمانی ندارد که در جلسۀ گذشته به توضیح آن پرداختیم.
- معنای تثویب؟
- چطور شهادت ثالثه بدعت شد ولی تثویب بدعت نیست؟!
- بدعت تثویب توسط عمر بن خطاب
- نسبت دادن تثویب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- اعتراف اهلتسنن به بدعت بودن تثویب
- تثویب؛ بدعتی افزوده شده به اذان
معنای تثویب؟
تثویب از ریشۀ “ثاب-یثوب” یک اصطلاح فقهی است. این اصطلاح به این معنا است که وقتی مؤذن دو بار میگوید “حَیَّ عَلَی الصَّلاة“، از باب تکرار (عوداً على بدء) دو مرتبه میگوید: “الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم”؛ تا تشویقی مکرّر برای نماز باشد!
چطور شهادت ثالثه بدعت شد ولی تثویب بدعت نیست؟!
اهلتسنن هنگامی که به شیعه دربارۀ گفتن “شهادت ثالثه” در اذان و اقامه حمله کرده و اشکال میکنند که چرا “اَشهد أنَّ عَلیّاً وَلیُّ الله” را به اذان اضافه کردهاید، در پاسخ میگوییم: اذانی که شما دارید، آسمانی و وحیانی نیست و از همین رو کم و زیاد کردن عبارات آن هم اشکال ندارد!
به علاوه خود شما در عبارات اذان خود دست برده و عبارت منحوس “الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم” یا به عبارتی همان “تثویب” را بدون هیچ اجازه و دلیلی از جانب رسولخدا صلیاللهعلیهوآله به آن اضافه کردهاید!
بدعت تثویب توسط عمر بن خطاب
در رابطه با افزوده شدن جملۀ “الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم” به اذان نیز نقل شده است که مؤذن عمر بن خطاب برای اذان نماز صبح به مسجد آمد و دید عمر در خواب است؛ از همین رو گفت: الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم! [یعنی برخیز که نماز از خواب بهتر است!] عمر که این عبارت را شنید، دستور داد که آن را در اذان اضافه کنند! (1)
عمر بن خطاب در ادامه عبارت “حیَّ علی خیر العمل” را از اذان و اقامه حذف کرد تا مبادا مردم گمان نکنند نماز از جهاد برتر است و ترک جهاد کنند. او دستور داد در اذان صبح عبارت “الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم” را بگویند تا همگان بدانند که نماز فقط از خواب بهتر است! (2)
نسبت دادن تثویب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله
برخی از اهلتسنن همچون ابنماجه، احمد بن حنبل و ابن سعد روایاتی را نقل کرده و سعی داشتهاند بگویند که تثویب کار شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده و خود ایشان امر به تثویب کردهاند و بدعت داشتهاند! [شوکانی این روایات را ضعیف دانسته است]
ازجملۀ آن روایات میتوان به روایت عمر بن رافع از عبدالله بن مبارک که از معمر و او از سعید و او از مسیب نقل شده، اشاره کرد که میگوید: بلال برای بیدار کردن رسولخدا صلیاللهعلیهوآله جهت برپایی نماز حاضر شد و چون آن حضرت خواب بودند! بلال عبارت “الصلوة خیر من النوم” را گفت. پس از آن جریان نیز این جمله در اذان جای گرفت! (3)
[این روایت منقطع است.]
نسائی نیز از أبیمحذوره نقل میکند که او گفته: برای رسولخدا صلیاللهعلیهوآله اذان گفتم و در آن عبارت گفتم “الصّلوة خیرٌ من النَّوم” را نیز گفتم و آن حضرت به این گفتۀ من ایرادی نگرفتند! (4)
[با اینکه أبیمحذوره در واقع مؤذن نبوده و فردی کم روایت است!]
همچنین روایات بیهقی در این موضوع که نقل میکنند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به شخصی فرمودهاند بعد از “حیّ علی الفلاح” عبارت “الصّلوة خیرٌ من النوم” را بگو، از سوی عدهای از اهلتسنن مردود دانسته شده.
به علاوه این روایات از جهت محتوا بسیار اختلاف دارند. برخی تثویب را به بلال، بعضی به عبدالله بن زید و بعضی به أبیمحذوره یا شخص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نسبت دادهاند.
از طرف دیگر اهلتسنن روایاتی نقل کردهاند که بر اساس آن اصطلاح “تثویب” در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ابوبکر نبوده که این نشان از وجود جعل کنندگان در این بحث است. از همین رو علمای سنی در رابطه با تثویب و بدعت بودن آن نظرات مختلفی دارند.
حال تعجب در این است که اهلتسنن بخاطر گفتن شهادت ثالثه در اذان بر شیعه تاختهاند و از تثویب و اذان بدعتی خود غافل شدهاند! که در جلسات قبل توضیحاتی در این رابطه بیان شد.
اعتراف اهلتسنن به بدعت بودن تثویب
ابن جریح مینویسد: عمرو بن حفص گفته که سعدِ مؤذن اولین کسی بوده که در زمان عمر این جمله را اضافه کرد و عمر گفت که این کار بدعت است و آن را نگو! (5) به همین خاطر تثویب طبق نظر بعضی از اهلتسنن بدعت و حرام است.
ابن جریح میافزاید: حسن بن مسلم گفته که مردی از طاووس پرسید که چه زمان عبارت “الصلوة خیر من النوم” گفته شد؟
طاووس گفت: این جمله در زمان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله نبود. ولى بلال پس از وفات آن حضرت و در زمان ابوبكر شنيد كه مردى غيرمؤذن آن را مىگويد. از او یاد گرفت و پس از آن همراه اذان آن را نیز مىگفت.
پس از مدتى ابوبكر درگذشت و عمر گفت: کاش بلال این بدعت [تثویب] را نمیگذاشت. (6)
عبدالرزاق از مجاهد نقل کرده که او گفت: با پسر عمر بودم که شنیدیم یکی در مسجد گفت: “الصلوة خیر من النوم“. پس از آن پسر عمر رو به من کرد و گفت: بیا از نزد این بدعتگذار برویم! (7)
در جامع المسانید از حماد و او از ابراهیم نقل شده که میگوید: از ابو حنیفه دربارۀ تثویب پرسیدم؟ او گفت: تثویب را مردم ساختند؛ البته بدعت خوبی است! (8)
تثویب؛ بدعتی افزوده شده به اذان
بنا بر مطالب فوقالذکر مشخص شد که این تثویب در حقیقت در عصر رسولخدا صلیاللهعلیهوآله و خلفا نبوده و پس از آن وارد اذان اهلتسنن شده است.
آنچه غالب علمای مطرح اهلتسنن میگویند این است که تثویب در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله نبوده و آن جمله بعدها توسط بلال یا فرد دیگری به اذان اضافه شده است!
اما در هرصورت و با توجه به اقوال ذکر شده، تثویب بدعت است و به هر علتی که جعل شده، اشتباه و حرام است و ما نمیتوانیم مانند بعضیها قائل به بدعتِ خوب شویم! (9) زیرا تشریعِ حکم و بدعت همیشه بد است. (10)
اینجا باید به اهلتسنن پاسخ داد که چطور شهادت ثالثه به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام که جزئی از حقیقت دین اسلام است را بدعت شمردهاید، ولی خود تثویب را به اذان اضافه کردهاید؟!
پانوشت:
(1) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۴۳
(2) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۰ ص۳۵۸ و ج۸۱ ص۱۴۰و۱۴۱
(3) دارمی، السنن، ج1ص270
(4) بیهقی، السنن الکبری، ج1 ص421و422
(5) متقی هندی، كنز العمال، ج8 ص375، ح23251
(6) متقی هندی، كنز العمال، ج8 ص375، ح23252
(7) ابن أبیشیبه، المصنف، ج1 ص475 ح1832 – متقی هندی، كنز العمال، ج8 ص375، ح23250
(8) ابن کثیر، جامع المسانيد، ج1 ص296
(9) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۷ – ابن أبیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲ ص۲۸۵
(10) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲ ص۳۰۳ و ج۸۵ ص۷۲